تقریبا همه‌ی مردم دیدند که اصلاح‌طلبان و حامیان اصلی آن‌ها، یعنی غربی‌ها، در جهت تحریم انتخابات تلاش می‌کردند و دست بر قضا تحریم انتخابات با تحریم فلج‌کننده‌ی غربی‌ها نسبت به ایران اسلامی هم‌زمان شده بود.

در واقع هدف آن‌ها این بود که انتخابات سردی برگزار شده و مشارکت مردم کاهش یابد تا به زعم خودشان مشروعیت نظام جمهوری اسلامی در میان مردم منطقه زیر سؤال برود.

آقای خاتمی هم رسما قبلا اعلام کرده بود ولو اینکه یک نفر از اصلاح‌طلبان هم به مجلس راه پیدا نکند اگر بتوانیم مشارکت را به زیر 30 درصد برسانیم، ما پیروزیم. این استراتژی اصلی آن‌ها بود.

همه این تلاش ها در حالی بود که نظرسنجی‌ها حکایت از حضور گسترده‌ی مردم در انتخابات داشت. و علت اینکه آقای خاتمی، آقای هاشمی و برخی از دوستان نزدیک آن‌ها در انتخابات شرکت کردند این بود ولی در عین حال کسانی مثل آقای خاتمی هنوز باور نمی‌کردند که این انتخابات این طور باشکوه برگزار شود. اما وقتی آن حضور گسترده و صف‌های طولانی مردم را در استان‌های مختلف و مخصوصاً تهران مشاهده می‌کند، پای صندوق حاضر می‌شود تا مرگ اصلاحات رقم نخورد و به نحوی این گونه القا شود که اصلاح‌طلب‌ها هم در انتخابات حضور پیدا کرده‌اند.

آنها به خوبی میدانستند اگر انتخابات بدون حضور اصلاح‌طلبان با 65 درصد مشارکت در کشور و 48 درصد در تهران برگزارشود، مرگ این جریان رقم خورده و از این به بعد هم می‌شود در انتخابات بدون حضور اصلاح‌طلبان مشارکت بالایی داشت، چون این اولین تجربه‌ی انتخابات بدون حضور آن‌ها بود.

نکته دیگری که باید به آن توجه کرد سناریویی است که از سوی جریان رسانه ای فتنه به شدت در حال پیگیری است و آن تفکیک میان طیف خاتمی و اهالی فتنه است. در حالی که خاتمی صرفا در انتخابات حضور پیدا کرده برای اینکه آینده‌ی خود را حفظ کند.

وی تاکید می کند که ما نباید دیگر به شکل جنبش سبز باشیم، جنبش سبز مُرد، بیایید اصلاح‌طلبی را حفظ کنیم. در واقع او بر اساس همین منطق، می‌خواهد به نظام برگردد و در چهارچوب نظام فعالیت کند. ایشان می‌داند اگر بخواهد در عرصه‌ی سیاسی کشور حضور داشته باشد، راهی جز این ندارد که در انتخابات شرکت کند و چهارچوب انقلاب، قانون اساسی و نظام را بپذیرد.

در واقع اصلاح‌طلب‌ها توان براندازی سخت از طریق جنگ را ندارند و از این رو عموما از طریق رِفُرم و حرکت‌های تدریجی تلاش خود را در این راستا به کار می بندند. بنابراین باید در داخل نظام قرار بگیرند تا بتوانند با یک حرکت رِفُرمیستی در یک فضا و زمان دیگر به اهداف دست‌نیافته‌ی گذشته‌خود برسند. و اگر خوش‌بینانه نگاه کنیم، باید گفت آقای خاتمی نسبت به بقیه‌ی دوستانش از تعقل بیشتری برخوردار است. در حقیقت مواضع آقای خاتمی با دوستانش در جنبش سبز یا به اصطلاح اصلاح‌طلبان تندرو، متفاوت نیست، بلکه در واقع این یک تقسیم کار است که بر اساس نوعی توافق صورت گرفته است.

نقش آقایان خاتمی و هاشمی و برخی از دوستان داخلی‌شان این است که در انتخابات شرکت کنند. از آن سو نیز طیف افراطی‌ این جریان تحت این عنوان که خاتمی از مواضع پیشینش برگشته وظیفه حمله به او را به عهده دارد.

سپس برنامه به این صورت جلو می رود که حضور خاتمی از سویی و حمله‌ی اپوزیسیون به او از دیگر سو موجبات امیدواری نسبی دوستان انقلاب رافراهم می آورد و زمینه نوعی خطای تحلیل را رقم میزند. در ادامه این برنامه خاتمی وارد نظام شده و پس از آن مجددا تأسیس حزب جدید، حرکت جدید و فعالیت‌هایی از نوعی دیگر در دستور کار قرار میگیرد.

اما در این رابطه باید گفت که به واقع آقای خاتمی دچار غرب‌زدگی است و به این سادگی‌ها تغییر نمی‌کند. ایشان عمیقا معتقد است که تنها راه پیشرفت از غرب می‌گذرد.با این اوصاف به نظر می‌رسد کل این جریان سناریویی است که این بخش از آن به آقای خاتمی واگذار شده و بخش حمله به آقای خاتمی وظیفه‌ی طیف افراطی این جریان است.

اگر آقای خاتمی به واقع از گذشته‌ی خود توبه‌ی رسمی کند، در همین حد ما موظف هستیم که بپذیریم، ولی این بدان معنا نیست که باز هم عرصه‌های سیاسی کشور را در اختیار چنین افرادی بگذاریم، چون ممکن است این گونه برخورد‌ها و رفتارها یک تاکتیک باشد، نه یک تغییر استراتژیک.

تبریک به فرهادی با با دمت گرم

«درود بر خاتمی که اهل دروغ تزویر و ریا نبود   درود بر خاتمی که لااقل به حرف ولایت زود تر از خیلی های دیگر گوش میکرد و بلافاصله عطاالله مهاجرانی را به دستور ولایت از وزارت عزل کرد   درود بر خاتمی که ملتش را کتک نزد  درود بر خاتمی که ملتش را بزغاله و خس و خاشاک ندانست  درود بر خاتمی که جن گیر استخدام نکرد   درود بر خاتمی که  خزانه ارزی را خالی نکرد  بلکه یک خزانه ارزی تاسیس کرد و با بیشترین پول تحویل دولت دروغ داد

درود بر خاتمی که ملک عبدالله پادشاه انگلیسی و حامی اسرائیل را به ایران دعوت نکرد

درود بر خاتمی که  در دوران ریاستش  ملت  محتاج 40000 تومن نبودند  که  به خاطر اون تن به هر ذلتی بدن     درود بر خاتمی که زمان اون این همه فاحشه گری در مملکت نبود   دورود بر خاتمی که مرد بود   مرد مرد مرد مرد مرد

سلام بر لبخند خاتمی

ما بی شماریم   البته اگر سرنیزه ها و گلوله ها  و چماق های شما بگذراد  ما حرفمان را بزنیم

یک مقدار سرتان را از زیر برف خارج کنید  

با حکومت شاه چه فرقی دارید ؟»

اینها مطالبی بود که تو بخش نظر دهید وبلاگ دوستم سید مهدیmobarezz.parsiblog.com     یه بابایی گذاشته بود.گفتم منم چند سطری از مردانگی خاتمی –ممدتمدن –بنویسم.از ابتدا شروع کنم.

خاتمی اهل تزویر و ریا نبود ولی در اجلاس بیلدربرگ شرکت می کرد.لباس دین پوشیده بود ولی در دانشگاه گیلان گفت علت اینکه در گفتگوی تمدنها موفق نبودیم چون می خواستیم بر اساس الله با دنیا صحبت کنیم.اهل ریا نبود ولی با دخترکان اجنبی ایتالیایی دست می داد. اگر خاتمی ولایت پذیر بود به نقل از اولین وزیر اموزش و پرورش دولت خودش بعد از دیدار با ولی فقیه هنوز از ساختمان خارج نشده به وزرا نمی گفت که این صحبتها را که اینجا گفته شده فراموش کنید.اگر خاتمی مرد بود و ولایت دوست حداقل به ولی فقیه خیانت نمی کرد همین مسعود بهنود سلطنت طلب گفت که اگر اقای خامنه ای نبود بعد قضیه 18 تیر طرفدارهای نظام میبلعیدنش، با این حال باز رفت با جورج سورس صهیونیستی نقشه اسقاط نظام کشید.بی سوادین و بی مطالعه و فراموش کار،خاتمی اگر ولایت پذیر بود بعد از اینکه امام خامنه ای بحث تهاجم فرهنگی را مطرح کردند- وزیر ارشاد بود- به عنوان اعتراض که نه اقا، تهاجم فرهنگی اصلا نداریم استعفا نمی دادند.بازم بگم از زمان جنگ که مسئول تبلیغات بود و به دروغ به امام راحل گفته بود که مردم دیگر رغبت به حضور در جبهه ندارند و جام زهر را به امام نوشاند.

اینکه خاتمی ملتش را کتک نزد لابد طرف وقایع سبزوار را در جریان تقسیم استان خراسان به سه استان، عمدا نادیده گرفته، مردمی کتک خوردند که با هیچ بیگانه ای زد و بند نکرده بودند مردمی که اصل ولایت فقیه را انکار نکرده بودند مردمی که فقط خواهان توجه بیشتری بودند.می خوای از قزوین هم بگم.مگر فراموش کردید که همین خاتمی پرستان مردم را مسخره می کردند که ملت اگر مرگ موش هم بدهیم صف وامیستن و یا صفت "لشکر قابلمه بدست "را لابد فراموش کردید ای مرد نماهای نامرد!خس و خاشاک دروغ بزرگی بود که شما به رئیس جمهور نسبت دادید در حالی که ایشان صریحا نه فقط 40 میلیون را ارج نهاد بلکه صریحا گفت منظورش عده ی قلیلی است که نه تنها رای ندادند بلکه جز اوباش هر جامعه هستند.بزغاله هم به کسانی گفت که ادعای روشنفکری می کنند و امام زمان را منکرند که البته با این عنوان حتما به بزغاله جسارت شده است چرا که اینها از بلهم اضل اند.خاتمی اگر ادب داشت روز 18 شهریور در دانشگاه تهران بعنوان اخرین سخنرانی به دانشجوهایی که 8 سال زیر سقف خاتمی سینه زدند اخلالگر و ضد دموکراسی و بی شعور خطاب نمی کرد.اره اقا!

از جن گفتی و فراموش کردی که همین جن گیر پست در دفتر رئیس جمهور نامرد شما هم اتاقی مخصوص داشت.

از خزانه ارزی گفتی که فقط می توان این ادعا را بر اساس توهمات که نه! خواب، انهم خواب بد مست خراب بیان کرد.

از ملک عبدلی اردن دعوت نکرد ولی از ملک عبدالبهای سعودی یک میلیلارد دلال پول گدایی کرد.

از 40 هزار گفت ولی فراموش کرد که اشاره کند همین خاتمی در برنامه چهارم نوشت که باید هدفمند کردن یارانه ها در کشور اجرا شود ولی خودش چون عرضه نداشت این کار را نکرد چرا که اساسا تدارکاتچی!!! بود و بیشتر یلتسین تا گورباچوف.دکتر برزگر سر کلاس یادش بخیر نکته قشنگی گفت .وقتی امیر المومنین (ع) خواست بیت المال را برابر تقسیم کند به زبیر و طلحه چون قبلا بخش بیشتری نسبت به دبگران می گرفتند مثلا چند سکه حالا دینار برابر با فقیر ترین مردم داده شد خوب تصور کنید به یک بچه سکه خورد بدهند با ان بازی نمی کند و به هوا پرت نمی کند همین حال را زبیر هم داشت و سکه ها را پرت می کرد و به تمسخر می گفت این سهم من است ولذا سر به تغیان برداشت حالا هم لابد این 40 تومان سکه پولی شده در براب ناحقهایی که قبلا گرفتید که اینطور جلیز و ولیز می کنید و طرحی که همه اقتصاددانها انرا تایید کردند به ذلت افرینی تعبیر کردید.

از فاحشه گری نمی گم چون شما اصلا وقتی ازادی را مطرح کردین چیزی بیشتر از ازادی فاحشی گری نمی فهمیدید وگر نه شلمجه را نمی بستید و یا سردار نظری بدبخت را بایکوت خبری نمی کردید که ابروی خاتمی نرود.از ترور حجاریان و قتلهای زنجیره ای برای ایجاد خفقان در جامعه فاکتور می گیرم.

  خاتمی اگر مرد بود با حامی توهینهای به پیامبراسلام(ص) و کاریکاتوریستهای وحشی غربی-راسموس دانمارکی ،دبیر کل ناتو-در ترکیه دست نمی داد در حالی که همانروز در فرودگاه استامبول باز از این جنایتها دفاع کرد و گفت هیچ وقت از مسلمانها عذر خداهی نمی کند.اگر مرد بود باید مثل جناب حمزه سید الشهدا محکم بر سر خصم پیامبر جان ما به قربانش می زد همانطور که با کمان بر سر ابولهب زد و کمان شکست و گفت از این به بعد هر کسی به محمد(ص) توهین کند با من طرف است.اگر مرد بود انرژی هسته ای را به تعلیق نمی رساند اگر مرد بود وقتی در دانشگاه تهران پیش چشمش عکس امام خمینی که اسوه ازادگی بود را پاره می کردند لبخند نمی زد که اره اگر امام اینجا بود در کنار شما می ایستاد ای تف بر لبخندت خاتمی.بازم بگم

اما بی شماریتان،غلط کردید بی شمارید فقط پای کامپیوتر نشستید و چرت می گید تازه همین هم بیشترش کار نیروهای جمهوری اسلامی مثل مدحی و در اینده ...اگر واقعا جیگر داشتید و بی شمار مثل مردم بحرین تو خیابانها می موندید بحرینی که چند کشور اشغالش کردند باز شهار هیهات من الذله می گویند حالا مصر و تونس و لیبی پیش کش. پس دهانت را ببند و وراجی نکن بزدل.

واخر مقایسه با رژیم شاه،خوب گوساله اگر رژیم مثل شاه بود که تو جیگر نداشتی اینطوری نظام رو تخطئه کنی.کلاس سوم دبیرستان بودم معلم ادبیات ما اقای رضی کاظمی،پیرمردی بود و با نظام خیلی خوب نبود اگر بدم نبود،می گفت دوره دانشجویی قبل انقلاب روی جلد تحقیقمان ارم قرمز هلال مانندی را زدیم از طرف دانشگاه گفتند این را باید بردارید چرا که حساسیت ایجاد می کند و ممنوع است.این چیز بی ارزش را ببین و انصاف اقایون را که قیاسهای کبک وارانه می کنند چرا که می خواهند هیچ چیز را نبینند.

و اخر اینکه ما از احمدی نژاد با افتخار دفاع کردیم و عاقلانه ایرادها و نقدهایمان را همان روز گفتیم و اولین کسانی بودیم که با با افتخار و عاقلانه اشتباهات دولت را تذکر می دهیم و  ما با چشمانی باز دشمنانمان را رصد می کنیم و به حول قوه الهی همه شیاطین را به زیر می کشیم همانطور که امریکا در مقابل ما زانو زد بنا بر گفته امام خامنه ا ی کبیر.

یکی از سایت های جریان فتنه به حامیان فرقه سبز توصیه کرد که خاتمی حاشیه نشین شود و حضور او در عرصه سیاست برای ما مفید تر است.

یکی از سایت های جریان فتنه به حامیان فرقه سبز توصیه کرد که خاتمی حاشیه نشین شود و حضور او در عرصه سیاست برای ما مفید تر است.
به گزارش خورشید یزد ،سایت جرس متعلق به عطاء الله مهاجرانی در مطلبی نوشت:خاتمی هیچ وقت ، گزینه ای دیگر به غیر از انجام اصلاحات در دست نداشته و همین عاملیه که همه چیز رو در چارچوب اصلاحات در همین ساختار ببینه و در همین ساختار هم عمل می کنه . به نظر می رسه باید او را در جایگاه فعلی اش قبول کرد و به صداقتش احترام گذاشت ، و قبول کرد حضور او در این نظام هر چند با یه رای پر حرف حدیث ، بیشتر می تونه به تحولات کمک کنه تا با به حصر رفتن و دور شدن او از صحنه سیاست!