سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که خردش را در اختیار گرفت، حکیم است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

مواضع خاتمی در سال59

نگاهی به تاریخ؛
خاتمی در سال 59: باید وقتی نگران باشیم که غرب ما را محکوم نکند
سید محمد خاتمی پس از بازگشت از اروپا گفت: ملت مصمم است که با تکیه برخدا و اراده خود تجاوز دشمنان را دفع کند، دست کمک هم به سوی هیچ کس دراز نمی‌کند و همچنان بر اصل بنیادی سیاست خارجی خود که نه شرقی نه غربی است اهتمام خواهد ورزید، ما باید وقتی نگران باشیم که غربی‌ها ما را محکوم نکنند.
 
منبع : snn.ir
 
مشروح در ادامه
 



 
به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، حجت الاسلام سید محمد خاتمی پس از بازدید از کشورهای اروپایی و گفت‌وگو با رهبران این کشورها به تهران بازگشت، و طی یک مصاحبه مطبوعاتی ضمن تشریح نتایج سفر خود در حضور خبرنگاران داخلی و خارجی به سوالات آنان پاسخ گفت.

حجت الاسلام خاتمی ابتدا با اشاره به سفر خود به کشور‌های فوق مقدمتاً مطالبی را بیان داشت و گفت: «چون بیشتر برخورد ما با مقامات رسمی بود و گاهی با بعضی از مردم آنجا یعنی اهل قلم و اهل فکر تماس داشتیم مجال آنچنان نبود که به قلب مردم برویم بنابراین بیشتر نظر من در زمینه برخورد و موضع حکومت‌های غربی نسب به انقلاب ایران است.
 
من در این برخوردها دو جنبه را به‌خوبی دریافتم. یعنی بر خلاف آنکه به ظاهر ادعا می‌کردند که به انقلاب اسلامی ایران احترام می گذاریم و حق ملت ایران را برای حاکمیت بر سرنوشتش و تعیین نوع نظام و سیستم حاکم برخودش بر طبق معیارهای فرهنگی و تاریخی خودش محترم می شماریم، در عمل انقلاب اسلامی را محکوم می کنند و حتی در مباحثات و سخنان خود نیز به دنبال بهانه‌ای می‌گردند که به نوعی این انقلاب را بد نام کنند این یک نحوه برخورد و جنبه دیگر برخورد این است که اینها احساس عظمت نسبت به انقلاب اسلامی ایران دارند یعنی بدون آنکه بخواهند نمی توانستند عظمتی را که در انقلاب اسلامی ایران می بینند پنهان دارند بخصوص در برخورد آنها با ما این مسئله از نظر عاطفی به‌خوبی محسوس بود که برخورد یک کشور نیرومند صنعتی و زورمند صنعتی با یک کشور عقب افتاده ضعیف نیست بلکه آنها با ما به‌عنوان یک رقیب تازه که در زمینه بین المللی ظاهر شده است، برخورد می‌کردند.

همان احساس عظمتی را که نسبت به این انقلاب داشتند و همان محکوم کردنی که تلاش می‌کردند آن را نشان دهند، هر دوی این‌ها یکی از افتخارات بزرگی است که انقلاب ایران کسب کرده است.
 
یعنی ما باید وقتی نگران باشیم که آنها ما را محکوم نکنند و منشاء آن احساس عظمت و منشاء آن محکوم کردن هر دو یک چیز است و آن این است که این انقلاب اصیل است، این انقلاب مبتنی بر ایمان و اراده یک مملکت است که تا آخرین نفس و آخرین لحظه از آرمان‌های خود دفاع خواهد کرد و این انقلاب خودش را به صورت یک واقعیت سنگین بر تاریخ بشری تحمیل کرده حتی آنهایی که سرنوشت بشر را در عالم در دست دارند مجبورند که این واقعیت را اقرار کنند.»

وی مجدداً ضمن اشاره به هدف‌های این سفر اضافه کرد: «ما رفته بودیم تا موضع جمهوری اسلامی را به خصوص در رابطه با جنگ تجاوزکارانه عراق با ایران بیان کنیم و بیان هم کردیم و هیچ تقاضای کمکی هم نداشتیم و این موضوع نیز کما بیش در رسانه‌های گروهی، آمریکا و اروپا منعکس شد که این سفر، سفر اعتراضی است و نه سفر برای جلب کمک از قدرت‌ها.
 
هنگامی این سفر رخ داد که مواضع به نفع جمهوری اسلامی ایران و به زیان رژیم بعث عراق در حال پیشرفت بود و ما از موضع قدرت و قاطعیت و از مواضع احترام به ارزش‌هایی که این ملت به خاطر آن قیام کرد و به خاطر آن پیروز شد، سخن گفتیم و در مجموع احساس می کنم که سخنان ما موثر و مفید بوده و تا جایی که در توانمان بود کوشیدیم تا موضع اصلی جمهوری اسلامی را بیان کنیم.»

پس از پایان سخنان حجت الاسلام خاتمی خبرنگاران سوالات خود را مطرح ساختند و وی در پاسخ به اولین سول که مربوط می‌شد به دیدار ایشان با امام پس از بازگشت از سفر و نظر امام در این زمینه اظهار داشت: ما به اجمال مطالبی را که در این سفر داشتیم به عرض امام امت رساندیم و امام هم اظهار امیدواری کردند که هیئت هایی این چنین به خارج بروند و چهره انقلاب ما را به خارج بنمایند.
 
حجت الاسلام خاتمی در پاسخ به این سوال که آیا در دیدارهای خود در زمینه جنگ تحمیلی عراق با ایران با مقامات کشورها گفت‌وگو و مذاکرات داشتید یا خیر و نظر آنها چه بود،  گفت: ما اصلا به‌همین منظور رفته‌بودیم کشورهای اروپایی غربی یعنی پنج کشوری که من از آنها دیدن کردم آلمان، فرانسه، انگلستان، ‌اسپانیا و ایتالیا نوعا اعلام کردند که ما در این زمینه موضع بی‌طرفی داریم و پاسخ هم این بود که هنگامی که یک ملت و یک انقلاب که می‌خواهد آزاد باشد مورد تجاوز وحشیانه آنهم تجاوز از نوعی که شما آن را بهتر می‌دانید و بر ملت ما رفته است قرار می‌گیرد، در این زمینه همین بی طرفی است که متجاوز وحشی محکوم بشود نه اینکه در برابر او سکوت شود که از نظر ملت ما سکوت در برابر این تجاوز وحشیانه و آشکار به منزله تایید در برابر این تجاوز وحشیانه و آشکار به منزله تایید تجاوزگر است، که البته در این زمینه بهترین موضع را کشور یوگسلاوی در برابر انقلاب ایران داشت.

وی در مورد تماس و گفت و گو با جنبش‌های آزادی بخش در این سفر گفت: چون سفر و مدت سفر ما محدود بود متاسفانه این فرصت به دست نیامد تا با آنها ملاقات داشته باشیم و به نظر من باید دولت جمهوری اسلامی در برنامه کار خودش اعزام هیئت هایی مستقل برای برخورد و مذاکره و آگاهی از نظر این جنبش‌ها اعزام کند.

خاتمی در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران که از وی خواست تا نقطه ضعف‌های سیاست خارجی ایران در کشور‌های مورد بازدید را بازگو کند، گفت: با داشتن یک وزیر امورخارجه متعهد و فعال و تعیین سیاست خارجی منسجم و منظم ما می توانیم کارهای خیلی بزرگ را در دنیا انجام بدهیم، من ضعف بزرگ سیاست خارجی خودمان را نبودن یک وزیر امور خارجه فعال و متعهد و انقلابی می دانم.

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه موضع مطبوعات کشورهای غربی نسبت به انقلاب ایران چگونه بوده است، گفت: در زمینه برخورد رسانه‌های گروهی من فکر می کنم با توجه به مسائلی که کما بیش در این دو سال بعد از انقلاب صورت گرفت نیاز به بحث گسترده‌تری هست ولی اجمالا همانطور که سیاست‌های غرب نسبت به ایران سیاست خوبی نیست و نمی‌تواند باشد و خوشبختی ما هم هست با توجه به اینکه رسانه‌های گروهی تعداد بسیارشان در دست محافل امپریالیستی و صهیونیستی قرار دارد طبیعی است که تلاش آنها این است که چهره انقلاب ما را تحریف شده و زشت جلوه بدهند ولی در عین حال گاه‌گاه و به‌خصوص در مطبوعات مستقل که وابسته به محافل قدرت نیستند مربوط به بعضی گروه ها‌ و هیئت‌های آزادیخواه هستند تا حدود زیادی حقایق و زیبایی های انقلاب ما را منعکس می‌کنند ولی نوع مطبوعات رسمی تلاش دارند که این انقلاب را شکست بدهند هم‌چنانکه دولت‌های غربی نیز این تلاش را دارند.

حجت الاسلام خاتمی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه با توجه به انتخاب از سوی امام به سرپرستی روزنامه کیهان چه سیاستی را در قبال این مسئولیت در پیش خواهید گرفت، گفت: این افتخار بزرگی است برای من که امام این خدمت را به من محول کردند، سیاستی که کیهان باید داشته باشد سیاستی است که در کل جامعه انقلابی ما باید وجود داشته باشد اگر در مملکت ما انقلابی صورت گرفته و اگر این انقلاب تنها انقلابی بوده که بر بیشترین آراء عمومی متکی بود و اگر میلیون‌ها انسانی که به خیابان‌ها و کوچه‌ها ریختند و خواستار حکومت اسلام و جمهوری اسلامی شدند یک روزنامه، یک رسانه گروهی مردمی و انسانی نیز حتی طبق اعتبارات و معیارهایی که دنیای امروز آن را قبول دارد این است که در خدمت آرمان خلق باشد و آرمان خلق همان اسلام است و آن اسلامی است که در رهبری شخص امام تجسم پیدا کرده است.

طبیعی است که یک روزنامه مردمی روزنامه‌ای است که در خدمت این آرمان‌های انقلابی باشد و باز طبیعی است که نقش اصلی آن کاهش تشنج‌های موجود در جامعه‌ای که به طور طبیعی در هر انقلابی وجود دارد و شوق جامعه بوی یک وحدت اصولی و اساسی که براساس آن وحدت بتوان انشاء الله هر چه زودتر نظام ایده آل اسلامی را در این جامعه پیاده کرد.
 
خبرنگاری پرسید آیا شما درباره گروگان‌ها با مقامات مورد نظر گفت و گوهایی داشته‌اید یا خیر و نظر آنها در مورد پیشنهاد چهار ماده‌ای ایران چه بوده است.

حجت الاسلام خاتمی در پاسخ گفت: وقتی که آدم می رود در مجامع و محافل و با آنها صحبت می کند می بیند که این‌ها حتی از نظر منطق و سخن هم حرفی برای گفتن ندارند، اینها وقتی که ما موضع خودمان را در مورد جنگ اعلام می کردیم و سکوت و یا کمک آنها را به رژیم مزدور عراق از جمله کمک فرانسه را تقبیح می کردیم و می گفتیم این به منزله تایید آشکار تجاوزگری است، جوابی برای گفتن نداشتند و به خیال خود برای اینکه ما را در تنگنا قرار دهند مسئله مجرمان آمریکایی را پیش می کشیدند و می گفتند این مشکل است بر سر راه رابطه درست شما با دنیا و شما باید هر چه زودتر اینها را آزاد کنید.
 
که ما در جواب می گفتیم اولاً این مسئله مجرمان جاسوس باید در مجموعه روابطی که میان آمریکا و ایران در سی سال گذشته وجود داشته بررسی شود تا معلوم شود که ملت ایران مرکز فرمانروایی در ایران در زمان شاه را اشغال کرد و ثانیا شرایطی که ایران گفته است مسئله از نظر ایران خاتمه یافته است که اگر کسانی باشند که بحق خواستار آزادی اینها باشند باید به سراغ امریکا بروند که بر حق و حقیقت گردن نهد و شرایط ما چیزی جز بر ابتدائی‌ترین حقوق پایمال شده ملت ایران نیست و ثالثا سئوال بزرگی که برای ملت مسلمان ایران وجود دارد و ما خیلی میل داریم که پاسخ آن را از خود شما بشنویم این است که چگونه است که کشورهای غربی و به خصوص بازار مشترک طی یک سال گذشته در هر موقعیت و به هر مناسبت و در هرجا به‌خاطر 52 نفر امریکایی که وضع زندگیشان بنا به اظهار خود امریکایی ها خوب است این همه هیاهو و جنجال بر پاکرده‌اند و در هر مجمعی و در هر جایی خواسته‌اند ایران را محکوم کنند و انقلاب اسلامی ایران را بکوبند و الان همین کشورها که طرفدار و مدعی حقوق انسان‌ها هستند در برابر جان هزاران کودک و مرد و زن ایران که شب در خانه خود خوابیده‌اند با موشک‌های عراق خانه برسرشان خراب می‌شود این همه بی تفاوتی از خود نشان می‌دهند و طبیعی بود که این‌ها جوابی برای گفتن نداشتند.
 
وی در مورد نقش دانشجویان عضو انجمن‌های اسلامی در صدور انقلاب گفت: به طور طبیعی دانشجویان مسلمانی که با تحمل بسیاری از مشکلات زندگی حاضر شدند که در غرب همچنان به تعهدات اسلامی پای بند بمانند کانال‌های مطمئن و مجاری قابل اعتمادی هستند برای انتقال فرهنگ اصیل اسلامی و ارزش‌های آن به خارج و اینها تلاش فوق العاده‌ای دارند و تنها باید برای آنها برنامه ریزی شود تا بتوانند آن رسالت بزرگ خودشان را در خارج انجام دهند.

خاتمی در مورد ملاقات با گروه‌ها و شخصیت‌های ضد امپریالیست و آزادی خواه اروپایی گفت: چون این امر در برنامه کار ما نبود و از طرفی اعلام می کردیم که ما هیچ حرف و سخن سری با دولت ‌ها و مقامات نداریم و مایلیم آنچه را که در ملاقات با مقامات، داشته‌ایم مردم هم از آن اطلاع حاصل کنند، با جمعیت‌ها و گروه‌ها تماس نداشتیم.

وی در مورد نقش روزنامه‌های خارجی زبان در رابطه با معرفی انقلاب به خارج آنها را بسیار موثر دانست و افزود: هر چقدر که این نوع تبلیغات را در خارج برای معرفی ارزش‌های اسلامی بیشتر کنیم مسلماً انقلاب را بهتر به مردم دنیا خواهیم شناساند.

حجت الاسلام خاتمی در مورد گفت و گو با مقامات رسمی کشور‌های مورد بازدید در رابطه با مسائل اقتصادی یا نظامی و .... اظهار داشت: بزرگترین برگ برنده ما در آنجا این بود که ما هیچ نوع مذاکره‌ای که حاکی از استمداد و کمک باشد با کسی انجام ندادیم و تمام صحبت‌ها بر سر تشریح انقلاب و موضع ایران در قبال جنگ عراق با ایران بود که البته کشور یوگسلاوی در این رابطه موضعی به حق و صحیح داشت و تجاوز عراق را محکوم می کرد و خواستار خروج نیروهای عراقی از ایران شده بود در حالی که در برابر آن پیشنهاد آتش بس و یا مذاکره می کردند.
 
ما در کشورهای غربی روی چند موضوع صحبت کردیم که اولاً تجاوز وحشیانه عراق را حلقه‌ای از سلسله تجاوزاتی می‌دانیم که به منظور نابودی جمهوری اسلامی ایران از سوی امپریالیسم علیه ایران تدارک شده و انجام می‌شود ثانیا این ملت مصمم است که با تکیه برخدا و اراده خودش این تجاوز را دفع کند و دست کمک هم به سوی هیچ کس دراز نمی کند و همچنان بر اصل بنیادی سیاست خارجی خود که نه شرقی نه غربی است اهتمام خواهد ورزید اما مسلمان بودن و معتقد به ارزش‌های اسلامی ایجاب می‌کند خواستار صلح حقیقی میان ملت‌ها  و خواستار روابط انسانی میان مردم دنیا باشیم وظیفه دینی و انسانی خود می‌دانیم که نگرانی مان را از عواملی که این روابط انسانی را میان انسان‌ها پایمال می‌کنند اعلام کنیم.

حجت الاسلام خاتمی در مورد سرنگونی رژیم صدام حسین گفت: تردیدی ندارم که این عروسک‌های کوکی دوران آخر عمر خود را طی می‌کنند و نگرانی عمده کشورهای غربی هم از همین جاست چون ملت‌ها دارند بیدار می‌شوند و به همین جهت است که یک انقلاب که اینچنین معجزه آفریده است و به شدت در حال رسوخ در افکار عمومی کشورهای تحت سلطه است مورد هجوم قرار می گیرد آنچه که امروز می تواند سرنگونی صدام را به جلو بیندازد انسجام نیروهای مسلمان داخل عراق است که به نظر من این امر به سرعت در حال انجام است و معتقدم که این عروسک کوکی اگر پیش از پایان جنگ از بین نرود قطعاً پیروزی ما بر ارتش عراق نقطه پایان بر عمر حکومت صدام خواهد گذاشت.

وی در مورد گردهمایی رهبران مرتجع منطقه و همچنین مخالفت نیروهای عرب مترقی مطالبی را عنوان کرد و هر گونه تلاشی را که از سوی کشورهای مرتجع عرب جهت صدمه زدن به انقلاب اسلامی ایران در حال انجام است بی حاصل خواند و خاطرنشان ساخت که این دولت‌ها هیچگونه پایگاهی میان مردم خود ندارند.

حجت الاسلام خاتمی در پاسخ به این پرسش که کدامیک از ملت‌ها بیشتر از انقلاب ایران دفاع می کردند گفت: در درجه اول ما نمی توانیم زیاد بر ملت‌هایی تکیه کنیم که در متن نظام و سیستم‌هایی هستند که آنها ذات و بطن شان تجاوزگر و سلطه جو است امیدی که ما به ملت‌ها داریم در درجه اول ملت‌های اسلامی است و در درجه دوم ملت‌های جهان سوم است که هر دو دارای دردهای مشترک و محکوم رژیم‌های جبار و ستمگر بوده‌ایم و هردومان جهل و فقر را تجربه کرده‌ایم و نیز در ارزش‌ها و آرمان‌های مکتبی نقاط مشترک داریم و در درجه دوم با کشور‌های جهان سوم که در آن دردهای محسوس و ملموس مشترک هستیم.

ما باید اول به طرف این ملت‌ها برویم و آن را بر علیه نیروهای چپاولگر و سلطه جو بسیج کنیم ما نمی توانیم افکار عمومی غرب را به مدد و استمداد بطلبیم اما می توانیم وجدان خفته آنها را بیدار کنیم.
 

90/12/21::: 9:57 ع
نظر()
  
  

محمد خاتمی در ملاقاتی محفلی ادعا کرد ملت های انقلابی منطقه دنبال حاکمیت اسلام نیستند چرا که از دیکتاتوری مقدس می ترسند! 

به گزرش جهان به نقل از کیهان رئیس دولت اصلاحات که در فتنه سال 88، همانند سران رژیم های مرتجع منطقه، در جبهه مورد حمایت آمریکا و اسرائیل قرار داشت، در ملاقات اخیر خود گفته است «باعث تاثر است این موج مبارکی که در خاورمیانه و در دنیای عرب ایجاد شده، موج آزادیخواهی، موج ضدیت با دیکتاتوری و می گویند که باید این حالت فوق العاده از بین برود، انتخابات آزاد باشد. اینها خیلی مبارک است ولی در جنبه ایجابی مساله چگونه است؟ این موج مبارک در کشورهای اسلامی رخ می دهد، جاهایی که اکثریت آنها مسلمان اند. ما خیلی علاقمند بودیم که در مقابلش بگویند ما می خواهیم نظام دینی و اسلامی هم حاکم باشد و اگر در ذهن این جوامع بود که اسلام با آزادی می تواند سازگار باشد، با انتخابات آزاد و انتخاب مردم می تواند سازگار باشد و نه تنها برای مسلمانان این آزادی برای همه کسانی که در ذیل و ظل حکومت و جامعه اسلامی زندگی می کنند این آزادی و حرمت وجود دارد ولو دین دیگری داشته باشند همه شهروند اند و حقوق شهروندی دارند آن وقت می دیدید امروز موجی که بود جنبه ایجابی آن هم جنبه اسلامی بود. [اما] در گذشته نگاه می کنند به نام اسلام چه جباریت هایی صورت گرفته، در زمان ما هم در همسایگی ما یک حکومت های جباری که با ابتدایی ترین حقوق بشر سازگار نبودند امتحان خود را دادند؛ در افغانستان و در جاهای دیگر و به نام خدا می کشتند، زنان را اسیر می کردند، ظلم می کردند، ترور و سرکوب می کردند و آزادی های مردم را می گرفتند و این ها را به نام اسلام انجام می دادند خوب مردم می گویند اگر بناست دیکتاتوری باشد باز این دیکتاتورهایی که هست نامقدس است اگر یک دیکتاتوری مقدس بخواهد بیاید بهتر است که نیاید ترس از آنهاست.
وی همچنین می گوید: آنچه ما اصلاحات می نامیم، تداوم انقلاب اسلامی است.
درباره این مغالطه چند لایه باید یادآور شد که اولا برخلاف ادعای خاتمی، ملت های مسلمان منطقه در پی حاکمیت اسلام هستند همچنان که نظرسنجی چند ماه پیش موسسه آمریکایی پیو در مصر نشان داد. ثانیا القای اسلام هراسی ملت ها، پروژه ای اصالتاً آمریکایی-صهیونیستی است وگرنه ملت های مسلمان مصر و بحرین و یمن و... مبدأ حرکت خود را نمازجمعه و مساجد قرار نمی دادند. ثالثا اسلام قلابی طالبانی نسخه ای آمریکایی و صهیونیستی برای کنار زدن اسلام اصیل بوده است و اتفاقاً دست بر قضا اسلام لیبرالی جریان های سکولار مدعی اصلاح طلبی نیز از این حیث از همان آبشخور آمریکایی و صهیونیستی ترویج می شود و در واقع بنابراین بوده که طالبان و القاعده بترسانند و سکولارهای مسلمان نما به دام بیندازند و ملت ها را از اسلام ناب دور کنند. رابعا آقای خاتمی توضیح دهد چه نسبتی میان وی و ملک عبدالله سعودی(پمپاژکننده مالی-اعتقادی جریان های خشن طالبان و القاعده، و سرکوبگر فعلی ملت های مسلمان بحرین و یمن) وجود دارد که باعث شد خاتمی اردیبهشت 88 به دیدار شاه جلاد سعودی در ریاض شرفیاب شود؟! خامساً رئیس دولت اصلاحات با آن همه خیانتی که تحت حمایت ارکان دولت وی برای اسلام زدایی، ولایت زدایی و ساختارشکنی صورت گرفت، چگونه جرئت می کند ادعا کند که «ما خیلی علاقمند بودیم مسلمان های منطقه بگویند می خواهند نظام اسلامی و دینی حاکم باشد»؟! معلق بازی پیش قاضی؟ دروغ به این بزرگی در انظار ملتی که خیانت های علنی روزگار اصلاحات را به چشم دیده اند؟
سخنان اخیر خاتمی اگر هیچ ارزشی نداشته باشد، از یک نظر واجد اهمیت است و آن اینکه غلبه فضای اسلام خواهی و مطالبه حکومت دینی در ایران و منطقه، وی را وادار کرده تا به رغم سوابق خیانت آلود پیشین، خود را طرفدار حکومت اسلامی جا بزند.

البته اعتقاد خود بنده با خاتمی نزدیک به هم است فقط یک تفاوت بین نظر من وایشان وجود دارد وآن اینکه ایشان می فرمایند مردم منطقه دنبال اسلام نیستند من میگویم دنبال اسلام سکولار نیستند سندش همان اعتراضی که مردم مصر به اردوغان کردند چون مدل اسلام سکولار را پیشنهاد داده بود


  
  


رگی دیگر از یک دروغ 30 ساله!

سی سال است که دشمنان امام و انقلاب، با وارونه سازی یک خبر و تحریف ماجرا، مدعی هستند که امام خمینی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به مردم ایران قول داده است که آب و برق مجانی می‌شود. دروغگویان حتی مدعی هستند که امام بزرگوار ما، در بدو ورود به وطن یعنی در دوازدهم بهمن سال 57 این وعده را به مردم داده است!

اما رجوع به اصل سخنان امام در بهشت زهرا نشان می‌دهد که اصلا و ابدا چنین وعده‌ای در سخنرانی امام خمینی وجود ندارد و در حقیقت این مساله مربوط است به سخنرانی ایشان در 12 اسفند سال 57 و در مدرسه فیضیه.

البته برای دشمنان امام فرقی نمی‌کند که این سخنرانی مربوط به 12 بهمن باشد یا 12 اسفند. آنها با استناد به این سخنرانی و عدم تحقق چنین وعده‌ای، می‌خواهند اینگونه وانمود بکنند که امام خمینی و یا انقلاب، مردم را فریب داده‌اند و یا با چنین وعده‌هایی انقلاب را پیش برده‌ا‌ند و یا اینکه این قبیل وعده‌ها فاقد پشتوانه علمی و کارشناسی و به دور از واقعیت بوده است! متاسفانه در نوشته‌های ضدانقلاب انواع و اقسام توهین و اهانت و فحاشی را علیه امام می‌بینیم.

در مقابل، دوستان امام و انقلاب و حتی برخی مسئولان رسمی کشور هم گاهی ضمن تایید این مساله، به زعم خود سعی کرده‌اند با توجیهات مختلف از امام و انقلاب دفاع کنند! گویا اینها هم باور کرده‌اند که امام چنین وعده‌ای را به مردم داده است! مثلا آقای علیرضا محجوب نماینده مجلس گفته است:«حضرت امام خمینی (ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی اعلام کردند آب و برق برای مردم رایگان است، اما پس از آن کارشناسان اعلام کردند که اجرای این موضوع تنها برای افراد کف جامعه امکانپذیر است.»

این اظهارات موافق و مخالف در حالی صورت می‌گیرد که مراجعه به اسناد انقلاب و آرشیو مطبوعات آن روز، نشان می‌دهد که شخص دیگری غیر از امام برای اولین بار این وعده را به مردم داده است! در حقیقت مطلب امروز من هم افشای این دروغ سی ساله و بیان یک واقعیت پنهان است.

ابتدا به عبارت امام توجه کنید: «علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی شما را میخواهیم مرفه کنیم. شما به معنویات احتیاج دارید، معنویات ما را اینها بردند. دلخوش نباشید که تنها مسکن میسازیم ، آب و برق را برای طبقه مستمند مجانی میکنیم اتوبوس را برای طبقه مستمند مجانی میکنیم دلخوش به این مقدار نباشید معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدهیم. شما را به مقام انسانیت می‌رسانیم. اینها شما را منحط کردند؛ این قدر دنیا را پیش شما جلوه دادند ‌که خیال کردید همه چیز ‌این ‌است.»

همان طوری که اشاره شد این سخنرانی مربوط است به روز شنبه دوازدهم اسفند 1357. از این عبارات مشخص می‌شود که حتما شخصی غیر از امام این دلخوشی مادی را برای مردم به وجود آورده است! با مرور اخبار روزهای قبل از سخنرانی امام، این شخص نامعلوم و این حقیقت پنهان مشخص می‌شود.

کیهان 8 اسفند 1357 /

 

سخنگوی دولت : «برای کم در آمدها؛ آب و برق مجانی می‌شود!» سخنگوی دولت کسی نیست جز آقای عباس امیرانتظام! به عبارت دیگر لایحه‌ی آب و برق مجانی را اولین بار دولت موقت مهندس بازرگان تصویب کرد و وعده‌ی آنرا هم به مردم داد و امام خمینی چند روز بعد، این وعده‌ی دولت موقت را تصحیح و تکمیل کردند!

در حقیقت امام به خاطر این که مبادا این قبیل وعده‌های دولتی، انقلاب اسلامی را به انقلابی صرفا مادی و با اهدافی مادی تبدیل کند، مصوبه دولت موقت را اینچنین تصحیح می‌کند که دلخوش به این نباشید که آب و برق مجانی می‌شود! امام بزرگوار ما توضیح می‌دهد که انقلاب اسلامی علاوه بر اینکه وظیفه دارد به فکر رفاه مادی مردم باشد، دنبال رفاه و سعادت معنوی آدمها هم هست. چرا که انقلاب اسلامی بیشتر از آنکه مادی باشد، انقلابی معنوی برای گستتن بندهای اسارت و بردگی ناشی از استبداد و استعمار و استحمار بود.

پس در سخنان امام خمینی وعده‌ای وجود ندارد. ایشان با توجه به احتمال تغییر ذائقه مردم و تحریف معنا و مفهوم و آرمان انقلاب، هدف اصلی انقلاب را برای مردم و شاید هم برای دولت موقت تبیین ‌کردند.
فراموش نکنیم که دولت مهندس بازرگان و اعضای کابینه و شخص آن مرحوم، خودشان را آدم‌هایی متخصص و روشنفکر می‌دانستند که توانایی حل مشکلات مردم را دارند. آنها گاهی به صراحت و گاهی هم با ایما و اشاره، روحانیون و رهبران انقلاب را به سنتی بودن و بی‌سواد بودن متهم می‌کردند!

به هرحال خوب یا بد، جدای از اینکه موافق این وعده باشیم یا مخالف آن و اصلا هر تفسیری که برای وعده آب و برق مجانی داشته باشیم، این دولت بازرگان بود که اولین بار این لایحه را تصویب کرد و خبر این وعده‌ی تاریخی را هم شخص آقای امیرانتظام یعنی سخنگوی دولت موقت و معاون نخست وزیر وقت در اختیار مطبوعات قرار داد!

پس اگر به زعم ضدانقلاب، وعده‌ی دروغی داده شده و یا وعده‌ای غیرکارشناسی به مردم داده شده، چرا کسی از بازرگان و دولت موقت اسم نمی‌برد؟! عدم اشاره ضدانقلاب و حتی دوستان انقلاب در سی سال گذشته به این حقیقت مهم و پنهان، جالب و عجیب است. اگر عبارت «آب و برق مجانی» را در اینترنت جستجو کنید، صدها و شاید هزاران سایت و وبلاگ و کلیپ و فیلم اهانت آمیز علیه امام خمینی پیدا می‌کنید که همه آنها بدون کمترین اشاره‌ای به این مصوبه دولت بازرگان، فقط و فقط به امام خمینی اهانت می‌کنند! اما کسی نمی‌گوید که سخنان امام، در حقیقت اشاره به وعده دولت بازرگان بوده است!

امروز که به مدد آرشیو کیهان، مشخص شده است اولین بار این وعده را دولت موقت به نخست وزیری مهندس بازرگان به مردم داده و خبر آن را هم شخص عباس امیرانتظام در اختیار مطبوعات قرار داده، آیا دروغگویان و هتاکان، به این حقیقت اعتراف می‌کنند؟ البته احتمالا، حالا که همه چیز ثابت شده، باز هم باید منتظر سوالات و شبهات جدید باشیم! ماجرای گاو بنی اسرائیل را که یادتان  هست؟!

منبع : میبد ما


  
  

یک جا خواندم که تقلید را کار میمون دانسته بود وانسان را فراتر از تقلید کردن انگاشته بود البته از تمام سخنانش بر می امد که یک سکولار است یعنی دین وسیاست را جدا میدانست وبه این کارش افتخار میکرد که برای خودش به اصتلاح نظریه مهمی داده است .در اینجا می خواهم سوالی از این دوستان داشته باشم که آیا کارهای ایشان وطرفداران این تفکر مگر کاری غیر از تقلید می کنند تقلید از کانت، هگل ،هابر ماس اگر تقلید کار میمون است چرا نظریات مردگان غربی برایتان اینقدر مهم است پس نتیجه میگیریم که همگی به تقلید از صاحبان فن معتقدیم حالا مساله اینجاست از چه کسی تقلید کنیم از کسی تقلید کنیم که مسائلش را از قرآن وسنت می گیرد یا مقلد کسانی باشیم همچون کانت وهگل وهابرماس و... عقل میگوید از کسی تقلید کن که به خدا نزدیکت کند باید ببینیم تقلید از کدامیک از گزینه های فوث مارابه خدا میرساند همانگونه که میدانید قرآن نازل شده ازطرف خداست وسنت هم روش پیامبر که فرستاده خدا ست بنابر این کسی که مسائل را از قرآن وسنت میگیرد از خدا میگیرد وشاخصین مکاتب لیبرالیسم وپولورالیسم واومانیسم ودیگر ایسمها سخنانشان زاییده مغز ناقص انسان است خداوند هم به ما اختیار داده که از مسیر های فوق که یکی به سمت خدا ودیگری به سمت شیطان می رود انتخاب کنیم

درضمن بد نیست کمی تحقیق کنیم وببینیم که کدام یک از دولتمردان ما به کدام یک از روشهای فوق پایبندند .