مواضع خاتمی در سال59
محمد خاتمی در ملاقاتی محفلی ادعا کرد ملت های انقلابی منطقه دنبال حاکمیت اسلام نیستند چرا که از دیکتاتوری مقدس می ترسند!
به گزرش جهان به نقل از کیهان رئیس دولت اصلاحات که در فتنه سال 88، همانند سران رژیم های مرتجع منطقه، در جبهه مورد حمایت آمریکا و اسرائیل قرار داشت، در ملاقات اخیر خود گفته است «باعث تاثر است این موج مبارکی که در خاورمیانه و در دنیای عرب ایجاد شده، موج آزادیخواهی، موج ضدیت با دیکتاتوری و می گویند که باید این حالت فوق العاده از بین برود، انتخابات آزاد باشد. اینها خیلی مبارک است ولی در جنبه ایجابی مساله چگونه است؟ این موج مبارک در کشورهای اسلامی رخ می دهد، جاهایی که اکثریت آنها مسلمان اند. ما خیلی علاقمند بودیم که در مقابلش بگویند ما می خواهیم نظام دینی و اسلامی هم حاکم باشد و اگر در ذهن این جوامع بود که اسلام با آزادی می تواند سازگار باشد، با انتخابات آزاد و انتخاب مردم می تواند سازگار باشد و نه تنها برای مسلمانان این آزادی برای همه کسانی که در ذیل و ظل حکومت و جامعه اسلامی زندگی می کنند این آزادی و حرمت وجود دارد ولو دین دیگری داشته باشند همه شهروند اند و حقوق شهروندی دارند آن وقت می دیدید امروز موجی که بود جنبه ایجابی آن هم جنبه اسلامی بود. [اما] در گذشته نگاه می کنند به نام اسلام چه جباریت هایی صورت گرفته، در زمان ما هم در همسایگی ما یک حکومت های جباری که با ابتدایی ترین حقوق بشر سازگار نبودند امتحان خود را دادند؛ در افغانستان و در جاهای دیگر و به نام خدا می کشتند، زنان را اسیر می کردند، ظلم می کردند، ترور و سرکوب می کردند و آزادی های مردم را می گرفتند و این ها را به نام اسلام انجام می دادند خوب مردم می گویند اگر بناست دیکتاتوری باشد باز این دیکتاتورهایی که هست نامقدس است اگر یک دیکتاتوری مقدس بخواهد بیاید بهتر است که نیاید ترس از آنهاست.
وی همچنین می گوید: آنچه ما اصلاحات می نامیم، تداوم انقلاب اسلامی است.
درباره این مغالطه چند لایه باید یادآور شد که اولا برخلاف ادعای خاتمی، ملت های مسلمان منطقه در پی حاکمیت اسلام هستند همچنان که نظرسنجی چند ماه پیش موسسه آمریکایی پیو در مصر نشان داد. ثانیا القای اسلام هراسی ملت ها، پروژه ای اصالتاً آمریکایی-صهیونیستی است وگرنه ملت های مسلمان مصر و بحرین و یمن و... مبدأ حرکت خود را نمازجمعه و مساجد قرار نمی دادند. ثالثا اسلام قلابی طالبانی نسخه ای آمریکایی و صهیونیستی برای کنار زدن اسلام اصیل بوده است و اتفاقاً دست بر قضا اسلام لیبرالی جریان های سکولار مدعی اصلاح طلبی نیز از این حیث از همان آبشخور آمریکایی و صهیونیستی ترویج می شود و در واقع بنابراین بوده که طالبان و القاعده بترسانند و سکولارهای مسلمان نما به دام بیندازند و ملت ها را از اسلام ناب دور کنند. رابعا آقای خاتمی توضیح دهد چه نسبتی میان وی و ملک عبدالله سعودی(پمپاژکننده مالی-اعتقادی جریان های خشن طالبان و القاعده، و سرکوبگر فعلی ملت های مسلمان بحرین و یمن) وجود دارد که باعث شد خاتمی اردیبهشت 88 به دیدار شاه جلاد سعودی در ریاض شرفیاب شود؟! خامساً رئیس دولت اصلاحات با آن همه خیانتی که تحت حمایت ارکان دولت وی برای اسلام زدایی، ولایت زدایی و ساختارشکنی صورت گرفت، چگونه جرئت می کند ادعا کند که «ما خیلی علاقمند بودیم مسلمان های منطقه بگویند می خواهند نظام اسلامی و دینی حاکم باشد»؟! معلق بازی پیش قاضی؟ دروغ به این بزرگی در انظار ملتی که خیانت های علنی روزگار اصلاحات را به چشم دیده اند؟
سخنان اخیر خاتمی اگر هیچ ارزشی نداشته باشد، از یک نظر واجد اهمیت است و آن اینکه غلبه فضای اسلام خواهی و مطالبه حکومت دینی در ایران و منطقه، وی را وادار کرده تا به رغم سوابق خیانت آلود پیشین، خود را طرفدار حکومت اسلامی جا بزند.
البته اعتقاد خود بنده با خاتمی نزدیک به هم است فقط یک تفاوت بین نظر من وایشان وجود دارد وآن اینکه ایشان می فرمایند مردم منطقه دنبال اسلام نیستند من میگویم دنبال اسلام سکولار نیستند سندش همان اعتراضی که مردم مصر به اردوغان کردند چون مدل اسلام سکولار را پیشنهاد داده بود
رگی دیگر از یک دروغ 30 ساله!
سی سال است که دشمنان امام و انقلاب، با وارونه سازی یک خبر و تحریف ماجرا، مدعی هستند که امام خمینی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به مردم ایران قول داده است که آب و برق مجانی میشود. دروغگویان حتی مدعی هستند که امام بزرگوار ما، در بدو ورود به وطن یعنی در دوازدهم بهمن سال 57 این وعده را به مردم داده است!
اما رجوع به اصل سخنان امام در بهشت زهرا نشان میدهد که اصلا و ابدا چنین وعدهای در سخنرانی امام خمینی وجود ندارد و در حقیقت این مساله مربوط است به سخنرانی ایشان در 12 اسفند سال 57 و در مدرسه فیضیه.
البته برای دشمنان امام فرقی نمیکند که این سخنرانی مربوط به 12 بهمن باشد یا 12 اسفند. آنها با استناد به این سخنرانی و عدم تحقق چنین وعدهای، میخواهند اینگونه وانمود بکنند که امام خمینی و یا انقلاب، مردم را فریب دادهاند و یا با چنین وعدههایی انقلاب را پیش بردهاند و یا اینکه این قبیل وعدهها فاقد پشتوانه علمی و کارشناسی و به دور از واقعیت بوده است! متاسفانه در نوشتههای ضدانقلاب انواع و اقسام توهین و اهانت و فحاشی را علیه امام میبینیم.
در مقابل، دوستان امام و انقلاب و حتی برخی مسئولان رسمی کشور هم گاهی ضمن تایید این مساله، به زعم خود سعی کردهاند با توجیهات مختلف از امام و انقلاب دفاع کنند! گویا اینها هم باور کردهاند که امام چنین وعدهای را به مردم داده است! مثلا آقای علیرضا محجوب نماینده مجلس گفته است:«حضرت امام خمینی (ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی اعلام کردند آب و برق برای مردم رایگان است، اما پس از آن کارشناسان اعلام کردند که اجرای این موضوع تنها برای افراد کف جامعه امکانپذیر است.»
این اظهارات موافق و مخالف در حالی صورت میگیرد که مراجعه به اسناد انقلاب و آرشیو مطبوعات آن روز، نشان میدهد که شخص دیگری غیر از امام برای اولین بار این وعده را به مردم داده است! در حقیقت مطلب امروز من هم افشای این دروغ سی ساله و بیان یک واقعیت پنهان است.
ابتدا به عبارت امام توجه کنید: «علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی شما را میخواهیم مرفه کنیم. شما به معنویات احتیاج دارید، معنویات ما را اینها بردند. دلخوش نباشید که تنها مسکن میسازیم ، آب و برق را برای طبقه مستمند مجانی میکنیم اتوبوس را برای طبقه مستمند مجانی میکنیم دلخوش به این مقدار نباشید معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدهیم. شما را به مقام انسانیت میرسانیم. اینها شما را منحط کردند؛ این قدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است.»
همان طوری که اشاره شد این سخنرانی مربوط است به روز شنبه دوازدهم اسفند 1357. از این عبارات مشخص میشود که حتما شخصی غیر از امام این دلخوشی مادی را برای مردم به وجود آورده است! با مرور اخبار روزهای قبل از سخنرانی امام، این شخص نامعلوم و این حقیقت پنهان مشخص میشود.
کیهان 8 اسفند 1357 /
سخنگوی دولت : «برای کم در آمدها؛ آب و برق مجانی میشود!» سخنگوی دولت کسی نیست جز آقای عباس امیرانتظام! به عبارت دیگر لایحهی آب و برق مجانی را اولین بار دولت موقت مهندس بازرگان تصویب کرد و وعدهی آنرا هم به مردم داد و امام خمینی چند روز بعد، این وعدهی دولت موقت را تصحیح و تکمیل کردند!
در حقیقت امام به خاطر این که مبادا این قبیل وعدههای دولتی، انقلاب اسلامی را به انقلابی صرفا مادی و با اهدافی مادی تبدیل کند، مصوبه دولت موقت را اینچنین تصحیح میکند که دلخوش به این نباشید که آب و برق مجانی میشود! امام بزرگوار ما توضیح میدهد که انقلاب اسلامی علاوه بر اینکه وظیفه دارد به فکر رفاه مادی مردم باشد، دنبال رفاه و سعادت معنوی آدمها هم هست. چرا که انقلاب اسلامی بیشتر از آنکه مادی باشد، انقلابی معنوی برای گستتن بندهای اسارت و بردگی ناشی از استبداد و استعمار و استحمار بود.
پس در سخنان امام خمینی وعدهای وجود ندارد. ایشان با توجه به احتمال تغییر ذائقه مردم و تحریف معنا و مفهوم و آرمان انقلاب، هدف اصلی انقلاب را برای مردم و شاید هم برای دولت موقت تبیین کردند.
فراموش نکنیم که دولت مهندس بازرگان و اعضای کابینه و شخص آن مرحوم، خودشان را آدمهایی متخصص و روشنفکر میدانستند که توانایی حل مشکلات مردم را دارند. آنها گاهی به صراحت و گاهی هم با ایما و اشاره، روحانیون و رهبران انقلاب را به سنتی بودن و بیسواد بودن متهم میکردند!
به هرحال خوب یا بد، جدای از اینکه موافق این وعده باشیم یا مخالف آن و اصلا هر تفسیری که برای وعده آب و برق مجانی داشته باشیم، این دولت بازرگان بود که اولین بار این لایحه را تصویب کرد و خبر این وعدهی تاریخی را هم شخص آقای امیرانتظام یعنی سخنگوی دولت موقت و معاون نخست وزیر وقت در اختیار مطبوعات قرار داد!
پس اگر به زعم ضدانقلاب، وعدهی دروغی داده شده و یا وعدهای غیرکارشناسی به مردم داده شده، چرا کسی از بازرگان و دولت موقت اسم نمیبرد؟! عدم اشاره ضدانقلاب و حتی دوستان انقلاب در سی سال گذشته به این حقیقت مهم و پنهان، جالب و عجیب است. اگر عبارت «آب و برق مجانی» را در اینترنت جستجو کنید، صدها و شاید هزاران سایت و وبلاگ و کلیپ و فیلم اهانت آمیز علیه امام خمینی پیدا میکنید که همه آنها بدون کمترین اشارهای به این مصوبه دولت بازرگان، فقط و فقط به امام خمینی اهانت میکنند! اما کسی نمیگوید که سخنان امام، در حقیقت اشاره به وعده دولت بازرگان بوده است!
امروز که به مدد آرشیو کیهان، مشخص شده است اولین بار این وعده را دولت موقت به نخست وزیری مهندس بازرگان به مردم داده و خبر آن را هم شخص عباس امیرانتظام در اختیار مطبوعات قرار داده، آیا دروغگویان و هتاکان، به این حقیقت اعتراف میکنند؟ البته احتمالا، حالا که همه چیز ثابت شده، باز هم باید منتظر سوالات و شبهات جدید باشیم! ماجرای گاو بنی اسرائیل را که یادتان هست؟!
منبع : میبد ما
یک جا خواندم که تقلید را کار میمون دانسته بود وانسان را فراتر از تقلید کردن انگاشته بود البته از تمام سخنانش بر می امد که یک سکولار است یعنی دین وسیاست را جدا میدانست وبه این کارش افتخار میکرد که برای خودش به اصتلاح نظریه مهمی داده است .در اینجا می خواهم سوالی از این دوستان داشته باشم که آیا کارهای ایشان وطرفداران این تفکر مگر کاری غیر از تقلید می کنند تقلید از کانت، هگل ،هابر ماس اگر تقلید کار میمون است چرا نظریات مردگان غربی برایتان اینقدر مهم است پس نتیجه میگیریم که همگی به تقلید از صاحبان فن معتقدیم حالا مساله اینجاست از چه کسی تقلید کنیم از کسی تقلید کنیم که مسائلش را از قرآن وسنت می گیرد یا مقلد کسانی باشیم همچون کانت وهگل وهابرماس و... عقل میگوید از کسی تقلید کن که به خدا نزدیکت کند باید ببینیم تقلید از کدامیک از گزینه های فوث مارابه خدا میرساند همانگونه که میدانید قرآن نازل شده ازطرف خداست وسنت هم روش پیامبر که فرستاده خدا ست بنابر این کسی که مسائل را از قرآن وسنت میگیرد از خدا میگیرد وشاخصین مکاتب لیبرالیسم وپولورالیسم واومانیسم ودیگر ایسمها سخنانشان زاییده مغز ناقص انسان است خداوند هم به ما اختیار داده که از مسیر های فوق که یکی به سمت خدا ودیگری به سمت شیطان می رود انتخاب کنیم
درضمن بد نیست کمی تحقیق کنیم وببینیم که کدام یک از دولتمردان ما به کدام یک از روشهای فوق پایبندند .